|
اسم الکتاب: ياد معاد
المؤلف: جوادی آملی، عبدالله
الجزء: ۱
الصفحة: ۶۶
پس از مسئله تزكيه است . ابتدا ترس از آخرت و اميد به رحمت خدا و خضوع و بندگى و تهذيب جان را نقل كرده و سپس عدم تساوى عالم و غير عالم را بيان مى دارد . داستان قارى نهروانى و اما آن جريان تاريخى از اين قرار است كه : شبى از شب ها حضرت اميرالمؤمنين ( ع ) از مسجد به همراه كميل كه از خواص ياران آن حضرت بود به منزل مى آمدند . در آن شب تار و كوچه هاى خلوت كه بسيارى در استراحت و خواب بودند و پاسى از شب گذشته بود از كنار خانه يى گذشتند كه از آن صداى تلاوت همين آيه شريفه به گوش مى رسيد( أمن هوقانت . . . . ) . كميل از شنيدن اين صوت حزين به اعجاب آمده و در ذهنش خطور كرد كه خوشا به حال اين بنده خدا كه در اين هنگام شب كه اكثر چشم ها به خواب رفته است او از خواب خوش چشم پوشيده و به تلاوت كلام محبوب اشتغال دارد . در همين حال اميرالمؤمنين ( ع ) رو به كميل نموده فرمودند : اى كميل ! صوت زيباى اين قارى تو را نفريبد . او اهل آتش است و من در آينده يى نه چندان دور او را به تو نشان خواهم داد . كميل از اين كه حضرت از باطن و آينده آن قارى خبر دادند , تعجب كرد , اما از آنجا كه از حواريين مولا ( ع ) بود , به صدق سخنان آن بزرگوار يقين داشت . مدتى از اين قضيه گذشت تا اينكه آتش جنگ نهروان به دست |
|