|
اسم الکتاب: آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى
المؤلف: شیرازی، احمد امین
الجزء: ۱
الصفحة: ۱۰۷
دادن خارج از ماهيّت امر است بلكه مربوط بقرائن است. مثلا اگر كسى مشغول خوردن غذا است و لقمه در گلوى او گير كرده و ميگويد اسقنى. از قرائن فهميده ميشود كه معنى فور دارد. يا در جاى ديگر ممكن است معنى تراخى بدهد. ولى عقيده سكاكى اينست كه امر دلالت بر فور دارد. و دو دليل براى آن آورده. لانّه الظاهر من الطلب: اولين دليلش اينست كه طلب مقتضى فور است و امر هم طلب است. چنانكه استفهام و نداء كه طلبند معنى فور دارند. كسى كه چيزى از ما مىپرسد. يا صداى ما ميزند. بايد فورا جواب بدهيم. همينطور است اگر بگويد «جى» و امر كند. و لتبادر الفهم: دومين دليلش اينست كه هرگاه امر بكارى كند و بعد امر بخلاف آن نمايد. انسان مىفهمد كه از امر اول منصرف شده و غرض آمر انجام فعل دوم است مثلا وقتى ميگويد: قم. يعنى بايست. و قبل از آنكه مخاطب بايستد ميگويد تا شب بخواب. مخاطب ديگر نمىايستد و بعد بخوابد. بلكه مىخوابد. و اين فهم عرفى دلالت دارد كه امر معنى فور دارد. زيرا اگر معنى فور نميداشت جمع بين هردو ميكرد. كه نتيجه جمع بين هردو اين است كه يكى را انجام بدهد و امر ديگر را بعدا بكار ببندد. جمع بين هردو نشاندهنده تراخى است. و فيه نظر: عقيده شارح و مصنف اينست كه در هردو دليل قرينه دلالت بر فوريت كرده زيرا طلب ماهيّت فور ندارد. و هرگاه آمر دو امر نمايد دو طلب كرده كه انسان از آنها انتزاع معنى فور و گاهى معنى تراخى مينمايد.
| ||||
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 107 | ||||
|
|