|
اسم الکتاب: آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى
المؤلف: شیرازی، احمد امین
الجزء: ۱
الصفحة: ۱۹۷
ناميده ميشود. و يا متعيّن نيست كه آنرا تطويل ناميدند. حشو دو قسم است. زيرا يا زائد معين مفسد معنى است يا آنكه معنى را فاسد نمىكند. تطويل مانند «و قددت الاديم لراهشيه» شاهد بر كذب و مين است كه دو كلمه مرادفند. يكى از آنها زائد است ولى معلوم نيست كدام است. شعر از عدّى بن ابرش است كه مكر زبّاء را نسبت به جذيمة الابرش بيان نموده يعنى محكم بست تسمه را بدو رگ دست جذيمه. و يافت در اين هنگام قول زباء را دروغ. و البيت في قصة: شعر عدى بن ابرش اشاره باين داستان دارد. پيش از اسلام پادشاهى در شاطئى الفرات بنام جذيمة الابرش ميزيسته. جذيمه بشام لشكر كشيد و پادشاه آنجا را كشت. شاه مقتول دخترى بنام زبّاء داشت كه بروم گريخت و پناهنده قيصر شد. قيصر روم او را پذيرفت و تداركات جنگ در اختيار او گذاشت. زباء به لشكريان پراكنده پدر نامه نوشت كه آماده باشيد ما فلان روز وارد خواهيم شد. نيمه شب ناگهان حمله بر لشكر جذيمه كردند و شام را گرفتند. ولى زباء آرام ننشست. نامهاى به نيرنگ بجذيمه نوشت و تقاضاى ازدواج نمود و او را دعوت بشام كرد. جذيمه شورائى تشكيل داد و از همه وزراء نظر خواست همه نظر موافق دادند غير از يك نفر بنام قصير كه او مىگفت اين دعوت بازدواج نيست بلكه دام بلا است. جذيمه با وزراء بطرف شام حركت كردند. و دو مرتبه در مرز شورى تشكيل شد باز همه موافق بودند و قصير مخالف. دراينباره قصير گفت اينك كه ميرويد اگر
| ||||
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 197 | ||||
|
|