|
اسم الکتاب: آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى
المؤلف: شیرازی، احمد امین
الجزء: ۱
الصفحة: ۷۴
كهنسال كه نيروى جسمانى ندارد و از جهت مالى هم فقير است بگويد ليتنى احجّ فى هذا السّنة اينطور ممكن الوقوع نازل منزله ممتنع الوقوع ميشود. و مورد استعمال ليت خواهد شد. و قد يتمنّى بهل: هل براى استفهام است ولى گاهى بوسيله آن ميتوان «تمنّى» كرد مشروط بآنكه «متمنّى» ممتنع الوقوع باشد مانند «هل لى من شفيع» در جائى كه ميداند شفيعى ندارد. علت آنكه بلفظ «ليت» نيآورده اينست كه ميخواهد مطلوب خودش را ممكن الوقوع جلوه دهد. گويا ادعا مىكند كه علاقه و عنايت زياد بحصول اين امر بوده بطوريكه آنرا بصورت ممكن بيان كردم. و قد يتمنّى بلو: يكى از كلماتى كه مجازا براى تمنى بكار ميرود كلمه لو است كه در اصل براى شرط است و علامت معنى تمنّى آن است كه جواب لو فعل مضارع منصوب بآن تقديرى قرار ميگردد مانند «لو تأتينى فتحدّثنى» فعل مضارع بعد از ادات شرط منصوب نمىشود بلكه بعد از اشياء سته منصوب ميشود كه يكى از آنها «ليت» است. قال السكاكى: كلمات هلّا و الّا و لو ما و لو لا اگر داخل بر فعل ماضى شوند بنام حروف تنديم ناميده ميشوند مانند هلّا اكرمت زيدا. مخاطب را از آنچه انجام داده نادم و پشيمان مىكنيم. و اگر بر فعل مضارع داخل شوند معنى تحضيض ميدهد يعنى مخاطب را بدرشتى و خشونت بر كارى كه انجام نشده وادار مينمائيم مانند «هلّا تقوم» يعنى بايد برخيزى. سكاكى حدس زده كه گويا اين چهار كلمه در اصل هل، و لو
| ||||
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 74 | ||||
|
|