|
اسم الکتاب: آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى
المؤلف: شیرازی، احمد امین
الجزء: ۱
الصفحة: ۸۷
متعفن الاخلاط محموم». نتيجه اينست كه فزيد محموم. تب معلول است و تعفّن اخلاط علّت است. لم اثباتى. جائى است كه از معلول پى به علت ببريم مانند آنكه از آفتاب پى به خورشيد ببريم. و مانند «زيد محموم. و كل محموم متعفّن الاخلاط فزيد متعفّن الاخلاط». از تب كه معلول است پى به علت كه تعفّن اخلاط است برديم. بعد از آنكه اين شش قسم دانسته شد بايد ترتيب بين آنها نيز دانسته شود. اولين مطلب «ما» شارحه است كه از شرح الاسم چيز مجهول مىپرسيم. مثلا مىپرسيم كه عنقا چيست؟ در جواب ميگويند طائر. سپس بوسيله هل بسيطه از وجود آن سئوال مينمائيم و ميگوئيم «هل العنقا موجودة» سپس بوسيله «ما» حقيقيّه از حقيقت آن سئوال مينمائيم. بعد از آنكه ماهيت آن روشن شد بوسيله هل مركبّه از عوارض و صفات. و خصوصيات آن مىپرسيم. پس گويا «ما» را دو تا «هل» و «هل» را دو تا «ما» در ميان گرفتهاند و اشتباك حاصل شده. و الفرق بين المفهوم: «ما» شارحه و حقيقيّه بيان شدند شارح بنقل از كتاب شفاء بو على سينا فرق اين دو را بيان مينمايد و ميگويد: شرح اسم را همهكس مىفهمد هركس عالم بلغت كلمهاى باشد. معنى همان كلمه را مىفهمد. ولى تعريف ماهوى و حقيقى را هركس نميتواند درك نمايد، مگر آنكه مرتاض در صنعت منطق باشد مانند كسى كه بلغت فارسى آشنا باشد از كلمه گندم معنى لغوى آنرا مىفهمد. امّا ماهيت، جنس و فصل گندم را تا آگاه بمنطق نباشد نمىفهمد.
| ||||
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 87 | ||||
|
|