|
اسم الکتاب: آئين كيفرى اسلام - جلد ۱
المؤلف: ترابى شهرضايى، اكبر
الجزء: ۱
الصفحة: ۱۰۶
حشفه ادخال شود- حدّ ثابت مىگردد. با وجود اين روايات، مطلب اجماعى است. براى نمونه چند روايت را ذكر مىكنيم: 1- عنه عن منصور بن حازم، عن أبي بصير، قال: قال أبو عبداللَّه عليه السلام إذا التقى الختانان فقد وجب الجلد. [1] 2- محمّد بن عليّ بن الحسين بإسناده، عن عبيد اللَّه بن عليّ الحلبي، قال: سئل أبو عبداللَّه عليه السلام عن الرجل يصيب المرأة فلا ينزل أعليه غسل؟ قال: كان عليّ عليه السلام يقول: إذا مسّ الختان الختان فقد وجب الغسل، قال: وكان عليّ عليه السلام يقول: كيف لا يوجب الغسل والحدّ يجب فيه؟ قال: يجب عليه المهر والغسل. [2] فقه الحديث: روايت اوّل، ملاك در وجوب و ترتّب حدّ را تماس و التقاى ختانين مىداند. و در صحيحهى حلبى از امام صادق عليه السلام سؤال مىكند: مردى كه با زنى جماع كرده و انزال نشده، آيا غسل بر او واجب است؟ امام عليه السلام فرمود: اميرمؤمنان عليه السلام هميشه مىفرمود:- «كان عليّ عليه السلام يقول»، ظهور در تكرار دارد- زمانى كه ختان با ختان تماس گرفت، غسل واجب مىشود؛ و اميرمؤمنان عليه السلام مىفرمود: چگونه مسّ ختانين موجب غسل نباشد و حال آنكه حدّ واجب است. به مجرّد تماس ختانين، به گردن مرد مهريه و غسل مىآيد. از اين روايت، دو مطلب استفاده مىشود: اوّل: براى واجب شدن غسل و ثبوت مهر و ترتّب حدّ، لازم نيست زيادتر از مسّ ختانين دخول شده باشد. دوم: در كمتر از اين مقدار، امور مذكوره مترتّب نمىشود. روايت هر دو طرف قضيه را متعرّض است. با اينكه سخن از مراتب دخول و وجوب غسل بوده، ولى اميرمؤمنان عليه السلام آن را به مطلبى كه مسلّم بوده، يعنى وجوب حدّ در صورت التقاى ختانين تشبيه كردهاند. 3- محمّد بن الحسن بإسناده، عن الحسين بن سعيد، عن حمّاد، عن ربعي بن
[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 367، باب 10 از ابواب حدّ الزنا، ح 17. [2]. همان، ج 1، ص 469، باب 6 از ابواب الجنابة، ح 4. |
|