|
اسم الکتاب: خطوط اقتصاد اسلامى
المؤلف: مكارم شيرازى، ناصر
الجزء: ۱
الصفحة: ۳۸
نخستين تضاد سرمايه دارى از همين آزادى است بزرگترين خطائى كه ممكن است در اين جا گريبانگير ما شود آن است كه چنين پنداريم كه آزادى هيچگونه محدوديتى ندارد، و يا تنها قيد و شرط آن اين است كه مزاحمتى براى دگران ايجاد نكند همان منطقى كه دنياى ماشينى مادى گرفتار آن شده، و تضادها و هزار گونه غرامت و جريمه به خاطر همان است، و عجب اين كه هنوز هم به آن وفادار مانده، سهل است، افتخار هم مىكند! اگر انسان موجود يك بعدى بود مىتوانستيم در يك داورى شتابزده «آزادى» را از هر قيد و شرطى «آزاد» كنيم، امّا با توجّه به اين كه انسان ابعاد مختلفى از نظر روحى و جسمى دارد، و عشق به آزادى «تنها عشق» او نيست، بلكه عشق به تكامل عشق به نيكيها و پاكيها، عشق به همنوع، عشق به علم و دانش، و عشق به خدا نيز بر وجود او حكومت مىكند چگونه مىتوانيم براى آزادى مرزى نشناسيم و يا تنها مرز آن را عدم مزاحمت با دگران بدانيم؟ آزادى مشروع و منطقى آن است كه لطمه به هيچ يك از خواستههاى اصيل آدمى نزند، و به تعبير ديگر معجونى باشد از همه عشقها، و هماهنگ با همه احساسات فطرى و خواستهها. بنابراين آزاديهائى كه انسان را از تكامل باز مىدارد، يا او را به انحطاط فكرى و اجتماعى مىكشاند، يا انسان را از زنجيرى باز كرده به زنجير ديگرى مىبندد، و از قفسى رها ساخته در قفس محكمترى زندانى مىكند در حقيقت آزادى نيست، هرج و مرج و طغيانگرى است، اسارت است و عقب افتادگى، و يا در حد اعلا، كامجوئى و بهرهگيرى يك جانبه و ويرانگر از يك غريزه و عشق، و تحليل بردن همه اصالتهاى ديگر وجود انسان است. حتى خود آزادى شعب و ابعاد مختلفى دارد كه اگر در يك شعبه تعديل نگردد منجر به اسارت در شعبه ديگرى مىشود، آزاد فكرى، آزادى فردى، آزادى اجتماعى، آزادى اقتصادى و مانند آن، و خواهيم ديد چگونگى «آزادى رقابت» در زمينههاى اقتصادى و آزادى بهرهكشى فردى سر از انواع تضادها در مىآورد. و به زودى خواهيم ديد كه اين آزادى اقتصاد كاپيتاليسم چه زنجيرهاى اسارت و استعمار سنگينى براى مردم جهان به ارمغان آورده است، و چگونه دنيائى را به سوى ويرانى و جنگ سوق مىدهد. |
|