|
اسم الکتاب: مديريت و فرماندهى در اسلام
المؤلف: مكارم شيرازى، ناصر
الجزء: ۱
الصفحة: ۳۶
اسلام داشت. 5- پرهيز از جنگ در جبهههاى مختلف او سعى داشت در آنِ واحد، خود را در دو يا چند جبهه درگير نكند؛ چرا كه اگر دشمنان، دست به دست هم مىدادند. غلبه بر آنها آسان نبود، هر چند خداوند پيروزى اسلام را در آيات قرآن صريحاً تضمين كرده بود: «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كَلِّهِ ...؛ تا آن را بر همه اديان پيروز كند ...» [1] ولى اين امر دقيقاً با تدبير صحيح و مديريّت الهى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ارتباط نزديك داشت. لذا هنگامى كه در اواخر سال هشتم هجرت در «حديبيّه» با مشركان، پيمان عدم تعرّض 10 ساله امضاء فرمود، با فكر راحت به سراغ «خيبر» كه يكى از كانونهاى خطرناك توطئه بر ضدّ اسلام بود رفت و آن را به راحتى به تصرّف خود در آورد. با اين حال، اگر دشمنان پيشدستى نموده، و با اتّحادى شوم، همه بر ضدّ اسلام قد علم مىكردند (همان گونه كه در جنگ احزاب كردند) ترس و وحشتى به خود راه نمىداد، و با اعتماد به نفس و اطمينان به حمايت الهى، به مبارزه برمىخاست و سرانجام هم پيروز مىشد. 6- ارسال نامه براى سران كشورهاى بزرگ جهان آنگاه كه حكومت اسلامى در مدينه و اطراف آن استقرار يافت و تقريباً فكر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از جزيرة العرب آسوده شد (هر چند هنوز مكّه فتح نشده بود، ولى فتح آن قطعى به نظر مىرسيد)؛ رسالت جهانى خود را در خارج مرزهاى عربستان نشان
[1]- سوره فتح، آيه 28. |
|