مشخصات کتاب فهرست کتاب
«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
اسم الکتاب: مديريت و فرماندهى در اسلام    المؤلف: مكارم شيرازى، ناصر    الجزء: ۱    الصفحة: ۸۸   

عدّه‌اى از يهودند كه با «عبداللّه بنِ ابَىّ» هم پيمان بوده‌اند، و به اين مناسبت به يارى مسلمانان آمده‌اند.

فرمود: آيا آنها مسلمان شده‌اند؟ گفتند: نه.

حضرت تأمّلى كرد و فرمود:

«إِنَّا لانَنْتَصِرُ بِأَهْلِ الْكُفْرِ عَلى‌ أَهْلِ الشِّرْكِ» [1]:

ما براى جنگ با مشركان از كافران كمك نمى‌گيريم، مگر اين كه مسلمان شوند! يهوديان اين پيشنهاد را قبول نكردند، و همگى به مدينه بازگشته و به اين ترتيب از قواى يك هزار نفرى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، سيصد تن كاسته شد؛ امّا ناخالصى‌ها برطرف گشت (و اين گام پنجم بود). [2]

آرايش صفوف جنگجويان‌

به هر حال، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پس از تصفيه لازم، با قواى خود كه هفتصد نفر بودند به پاى كوه احد رسيد و بعد از اداى نماز صبح، صفوف مسلمانان را آراست؛ «عبداللّه بن جُبَيْر» را با پنجاه نفر از تيراندازان مأمور ساخت در دهانه شكاف كوه قرار گيرند و به آنها تأكيد كرد كه در هر حال از جاى خود تكان نخورند و پشت لشگر را حفظ كنند و فرمود حتّى اگر ما دشمن را تا مكّه تعقيب كنيم و يا اگر دشمن ما را شكست داد و ما را تا مدينه مجبور به عقب نشينى كرد باز هم از سنگر خود دور نشويد! [3]

از آن طرف، ابوسفيان، خالد بن وليد را با دويست سرباز زبده، مراقب اين گردنه كرد و دستور داد در كمين باشيد تا وقتى كه سربازان اسلام از اين درّه كنار بكشند، آنگاه بلافاصله لشگر اسلام را پشت سر مورد حمله قرار دهيد.


[1]- سيره حلبى، ج 2، ص 232، طبع قاهره.

[2]- سيره حلبى، ج 2، ص 233.

[3]- مغازى واقدى، ج 1، ص 221-/ 222.


«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
مشخصات کتاب فهرست کتاب