مشخصات کتاب فهرست کتاب
«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
اسم الکتاب: مرگ مغزى    المؤلف: ستوده، حميد    الجزء: ۱    الصفحة: ۱۸   

شرعى قلمداد شده است، احراز و تشخييص مرگ مغز به مثابه مرز مرگ، بسيار حائز اهميت است. رويكرد پذيرش يا عدم قبول آن از نگاه فقيهان، تبعات حقوقى و فقهى گوناگونى را در پى خواهد داشت و فضاى تازه‌اى را براى مجموعه‌اى از پرسشها، ايجاد خواهد كرد.

1. پيشينه‌كاوى پژوهش‌

در سالهاى اوليه قرن بيستم «قطع كامل و برگشت ناپذير فعاليتهاى قلبى و تنفسى» به مثابه معيار استاندارد قانونى و پزشكى، و علامت اساسى براى تشخيص و تعيين مرگ بود. در نيمه دوم قرن بيستم و در پى تحول تكنولوژى زيست پزشكى و تكنيك‌هاى احياى قلب و ريه (شوك الكترونيكى، دستگاه تنفس مصنوعى و محرّك مصنوعى ضربان قلب) علم تجديد حيات‌ [1] پديد آمد كه به دنبال آن، هميشه توقّف و نارسايى قلبى- ريوى، به مثابه وضعيتى غير قابل بازگشت تلقّى نمى‌گردد. بنابراين، معيار مرگ، با تغييرى بنيادين مواجه گشت. از اين پس، ايست قلبى و تنفّسى- در حال حيات سلولهاى مغز- پايان زندگى شمرده نمى‌شود. بنابراين، انسان زنده است، تا زمانى كه سلولهاى مغز او زنده باشند.

پزشكى جديد در پى اين پيشرفتها و با عطف توجه به ساختمان و فيزيولوژى مغز انسان، در اواخر دهه 1950 م. نظريه «يك مرحله بالاتر از اغما» [2] را مطرح ساخت. اين نظريه به وضعيتى اطلاق مى‌گردد كه مغز، به آسيبى غير قابل بازگشت دچار شده است؛ يعنى، مغزِ بيمار، به رغم فعاليت قلبى و ريوى به وسيله روشهاى مصنوعى، به طور كامل متوقف شده است.

در نهايت، پس از بازنگرى و پالايش اين گونه معيارها در امريكاى شمالى و ديگر نقاط جهان، كميسيون انجمن پزشكى و كميسيون ايالتى پارلمان آمريكا در


[1].Resusciology.

[2].Coma depasse.


«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
مشخصات کتاب فهرست کتاب