|
اسم الکتاب: مرگ مغزى
المؤلف: ستوده، حميد
الجزء: ۱
الصفحة: ۳۷
* نشانهها و علائم مرگ كدام است و چه زمانى مرگ فرا مىرسد؟ * نهاد مرجع در تشخيص نشانهها وتحقق مصداق مرگ، عرف عام (توده مردم) است يا عرف خاص (اطبا)؟ * مراحل حيات انسان چيست و در كدام مرحله، واژه «حيات» صادق نخواهد بود؟ * حكم شك در حصول مرگ چه خواهد بود؟ گفتار حاضر، واكاوى در اين مسائل را به اختصار، در چند قسمت ارائه مىدهد. يكم. مفهومشناسى مرگ و زندگى واژه «مرگ» [1] در لغتنامههاى فارسى به معناى مردن، جان سپردن، فناى حيات، از دست دادن نيروى حيوانى و حرارت غريزى، صفت وجودىِ خلقت (ضد حيات) و ... تعبير يافته است. [2] در فرهنگِ لغت عربى، معادل واژه مرگ، «موت» ذكر شده است و با معنايى مشابهِ لغت نامههاى فارسى، «موت» را مفهومى ضدّ يا نقيض زندگانى برشمردهاند. ديگر معانى آن: مفارقت كردن روح از جسد، نابود شدن قوه ناميه در انسان، حيوان و نبات، زوال قوه حساسه و زوال قوه عاقله تلقى شده است. [3] در اغلب موارد «حيات» يا «زندگى» نيز در نگاه لغتشناسان، به ضد يا نقيض مرگ و ممات تعريف شده و در پارهاى از موارد، تعابيرى مثل عمْر، جان دار و صفتِ مقتضى حس و حركت يا قوه ناميه در نبات و قوه حساسه در حيوان و
[1].Death. [2]. على اكبر دهخدا، پيشين، ج 13، ص 20701؛ محمد معين، فرهنگ فارسى، چاپ چهارم، (تهران: سپهر، 1360)، ج 3، ص 4043. [3]. ابن منظور، پيشين، ج 14، ص 143؛ اسماعيل بن حماد جوهرى، معجم الصحاح (ويرايش خليل مأمون شيحا)، چاپ اول، (بيروت: دار المعرفة، 1426 ق)، ص 1008؛ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات فى غريب القران، (تحقيق محمد خليل عيتايى)، چاپ دوم، (بيروت: دار المعرفة، 1420 ق)، ص 479. |
|