|
اسم الکتاب: مرگ مغزى
المؤلف: ستوده، حميد
الجزء: ۱
الصفحة: ۵۶
امروزه با سازِكارهايى كه قانونگذار پيش بينى كرده، احتمال خطا و ابهام در تشخيص موضوع كاسته شده و ضريب اطمينان از وقوع مرگ مغزى بالا رفته است. به هر روى، گفتار اول، به تعيين قلمرو و تبيين ديدگاه پزشكى، به ويژه پزشكى قانونى در تفكيك اين رخداد با حالتهاى مشابه مىپردازد. 1. مرگ مغزى و اغماى طولانى در اين موقعيت، بيمار در حالت بىهوشى كامل به سر برده، هيچگونه حركتى جز ضربان قلب و تنفس خود به خودى وجود ندارد. در اين حالت، از طريق لولههاى مخصوص، غذا، دارو و مواد لازم به بدن بيمار رسانده مىشود. اين حالت را نبايد به مثابه مرگ مغزى تلقى كرد. [1] 2. مرگ مغزى و حالت كما (حيات نباتى) كما در واقع نوعى اختلال در كاركرد مغز است كه كاهش شديد هشيارى را به همراه دارد و فرد به تحركات پيرامونش پاسخ نمىدهد ولى شانس بهبودى براى برخى از بيماران وجود دارد. علل گوناگونى از جمله تغيير در مواد حياتى و املاح مورد نياز بدن يا افزايش مواد زايد موجود در بدن، خون ريزى مغزى يا ساير صدمات مغزى، سبب بروز كما مىشود. كما بسته به شدت و عمق كاهش هشيارى، واجد درجه بندىهاى متفاوت بوده و معمولًا، آن را براى بررسى و تحليل، به دو نوع تقسيم بندى مىكنند: الف. كماى موقت: حالتى است كه به سبب مسموميت، عوارض قلبى يا ضربه خوردن سر عارض مىگردد و باعث اختلال قشر مخ مىشود. با يارى رساندن از دستگاه تنفس، اين حالت پس از مدتى رفع شده و فرد به حالت
[1]. اعتماد رضايى، «مرگ مغزى»، مجموعه مقالات و گفتگوهاى دومين سمينار ديدگاههاى اسلام در پزشكى، ج 2، ص 246. |
|