|
اسم الکتاب: طبيعيات دانشنامه علائى
المؤلف: ابن سينا
الجزء: ۱
الصفحة: ۳۲
پيدا كردن آن كه هر جسمى را جايگاهى بود طبيعى و شكلى طبيعى هر جسمى را جايگاهى و شكلى طبيعى [1] بود.- زيرا كه چون و را [2] بستم بجاى ندارند [3]، شك نيست كه او را [4] حدّى بود- كه آنجا بود، [5] و آن حدّ نه از سببى بود بيرون [6]،- پس از خود بود. [7] و هم چنان هر جسمى متناهى بود.- و هر جسمى كه متناهى بود [8] شكل [9] دارد. و [10] چون از سببى غريب نبود چاره نيست كه از خود بود. پس هر جسمى را بخود جائى است يا حدّى است كه آنجا بود. و آن بطبع است. [11] و هر جسمى را شكلى است، و پديد كنيم كه شكل [12] طبيعى مر جسم بسيط را گرد [13] بود.
[1] آنكه هر جسمى را جايگاه بود و طبعى و شكلى طبعى- ن. [2] بى: ورا- ن،- او را- ط- د- كب. [3] بجاى، بذارند- م- ك،- بجاى بدارند- ق- كب،- بجائى- بدارند- ط. [4] او را نيست- ه. [5] بى: كه آنجا بود- م- ك. [6] بى: بود- د،- آن حد ندارد سببى بود بيرون- ن. [7] بى: بود- ه. [8] هر جسمى متناهى بود و هر جسمى كه متناهى بود- در «ك» مكرر است، [9] شكلى- آ- د. [10] بى: و- آ- د- ن- كب. [11] بطبيعت- ن. [12] شكلى- م- ك- ق- ل. [13] كره- ط- د- ن،- كرده- ه. |
|