مشخصات کتاب فهرست کتاب
«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
اسم الکتاب: فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك    المؤلف: سبحانی، جعفر    الجزء: ۱    الصفحة: ۱۲۵   

آيا هگل پايه گذار اين اصول بوده است؟

در اصولى كه هگل روى آنها تكيه كرده، هيچ نوع نوآورى ويا نوپردازى ديده نمى شود، زيرا اصل تغيير وحركت، چيزى نيست كه از عموم مردم مخفى وپنهان باشد چه رسد به اينكه در فلسفه مطالب تازه اى باشد و ما در فصل حركت در اين باره سخن خواهيم گفت.

چيزى كه هگل بر آن افزوده است، نفوذ و سريان قانون تغيير و حركت به فكر و انديشه است وما در بحث حركت خواهيم گفت كه انديشه هاى انسان پيراسته از ماده واحكام ماده است، وحركت در فكر و انديشه به معنى فلسفى آن، واقعيت ندارد و تكامل فكر وانديشه، به معنى فلسفى امكان پذير نيست و تكامل فكر، معنى خاصى دارد كه با تجرد فكر منافاتى ندارد.

درباره دو اصل ديگر، نويسنده كتاب«فلسفه هگل» آشكار مى گويد كه وى مبتكر آن نبوده است:

«بر خلاف آنچه پنداشته اند، اين اصل به هيچوجه تازگى ندارد. گذشته از آن، نويسندگان پيشين به نحو ضمنى در اين باره بر هگل پيشى گرفته اند. محتواى اصل وحدت ضدين، در واقع امر، در متن همه فلسفه هاى گذشته بوده است، آنچه در مورد هگل تازگى دارد اين است كه او نخستين كسى است كه اين اصل را آشكارا به صورت يك اصل منطقى بيان كرده است».[1]

پل فولكيه مى گويد: هگل، مثلث «موضوع، ضد و تركيب» را اختراع نكرده است. معاصرين وى «فيخته و شلينگ» هم نظريات ماوراى طبيعى خود را بر آن اساس مى نهادند، ولى هگل از اين اصل حداكثر استفاده را كرده و آن


[1] فلسفه هگل، نوشته وت ستيس، ص 128.


«« اولین صفحه    « صفحه قبل       صفحه بعدی »    آخرین صفحه»»
مشخصات کتاب فهرست کتاب