|
اسم الکتاب: زندگانى پيامبر گرامى اسلام محمد مصطفي(ص)
المؤلف: مدرسى، سيد محمد تقى
الجزء: ۱
الصفحة: ۳۵
و به من بگرويد و مرا تصديق كنيد و از شر دشمنانم در امان نگاه داريد تا من نيز به شما بگويم چرا خداوند مرا مبعوث كرده است». قريش براى خنثىكردن اثر دعوت پيامبر، كسانى را به دنبال آنحضرت روانه مىكردند تا مردم را از طاعت او برحذر دارند و دعوتش را لوث كنند. اكثر اوقاتابولهب، عموى پيامبر، اين وظيفه را برعهده مىگرفت [1]. قبيلههاى عرب نيز بر عبادت خدايان خيالى خويش پا مىفشردند وتعصب مىورزيدند و پيروى از آيين پدران خود را ترجيح مىدادند. از طرف ديگر آنها از قريش هم مىترسيدند. چون اگر اسلام مىآوردند بطور قطع بايد خود را براى جنگ با قريش آماده مىكردند. از اين رو دعوت پيامبر را نمىپذيرفتند و آنحضرت را به نيكى يا بدى از خود مىراندند. يثرب... مشرق اسلام تنها يك قبيله دعوت پيامبر را پذيرفت. اين قبيله در يثرب (مدينه) مسكن داشتند، وبه دو طايفه اوس و خزرج تقسيم مىشدند. همواره بين اين دو طايفه جنگ و خونريزى برپا بود بطورى كه هر دو از اينهمه ستيزه و نزاع به ستوه آمده بودند. مردم «يثرب» سخن پيامبر را پذيرفتند و به دعوت او گردن نهادند و بدينگونه اسلام در شهر «يثرب» مانند طلوع خورشيد تابناك پس از شبى دراز، آغاز به انتشار كرد. [1] - خاتم النبيّين، ص 9. |
|