|
اسم الکتاب: آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى
المؤلف: شیرازی، احمد امین
الجزء: ۱
الصفحة: ۱۲۷
هميشه است. نه هرگاه كه با دوستانشان باشند. پس با عطف معنى آيه فاسد شد. ضمنا بايد دانست كه معنى استهزاء خدا بىآبروكردن و رسوا نمودن منافقين است زيرا اينگونه صفات هنگامى كه بخدا نسبت داده شود طبق قاعده «خذ الغايات و اترك المبادى» است نهايت مسخره كه بىآبروكردن مخاطب است منظور است نه خود تمسخر كردن. فان قيل: اگر كسى بگويد اذا معنى وقت و زمان ندارد. زيرا شرطيه است. شارح جواب ميدهد اذاى شرطيّه با ظرفيّه يكى است. اذا اگر براى شرط باشد معنى زمان را نيز مىفهماند و احتياج بعامل ندارد و در اين آيه عامل و متعلق آن «قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ» است. و هر جملهاى كه عطف بر اين عامل شود معنى ظرفى و زمانى نيز در آن جمله پياده ميشود. مانند يوم الجمعة سرت و ضربت زيدا. يوم الجمعه حكم و قيد است كه متعلق به سرت شده، و چون ضربت عطف بر سرت شد قيد به ضربت هم سرايت مىكند يعنى سير من روز جمعه بود و زدن زيد هم روز جمعه بود. و اين معنى و قاعده را ما از فحوى و ذوق مىفهميم. منظور از «فحوى» دلالت مفهوم اينطور جملهها است. و منظور از ذوق استعداد و درك خداوندى است. و الّا: «الّا» در اصل «ان لا» بوده و عطف بر «فان كان لاولى حكم» است و دو بخش را ميرساند: 1- جمله اول داراى حكمى نباشد تا آنكه آن حكم را به جمله دوم بدهيم. 2- جمله اول داراى حكمى زائد بر مفهوم جمله است و ميخواهيم آن حكم زائد را بجمله دوم
| ||||
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 127 | ||||
|
|