|
اسم الکتاب: مديريت و فرماندهى در اسلام
المؤلف: مكارم شيرازى، ناصر
الجزء: ۱
الصفحة: ۴۹
خطر استبداد! خطرناكترين پرتگاهى كه بر سر راه «مديران» و «فرماندهان) قرار دارد، «استبداد به رأى» و احساس بىنيازى از مشورت و نظرات ديگران است؛ همانگونه كه در حديث آمده است: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَاْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَكَها فى عُقُولِها؛ كسى كه استبداد رأى داشته باشد به هلاكت مىرسد و هر كس با مردان بزرگ مشورت كند در عقل و دانش آنها شركت جويد!» [1] و نيز على عليه السلام مىفرمايد: «وَ الْاسْتِشارَةُ عَيْنُ الْهِدايَةِ وَ قَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغْنى بِرَأْيِهِ؛ مشورت عين هدايت است، و كسى كه خود را بىنياز از نظرات ديگران بداند مطمئِنّاً به خطر خواهد افتاد!» [2] به اين نكته نيز بايد دقيقاً توجّه داشت كه بعد از انجام مشورت با افراد آگاه و بيدار و استفاده از انديشه «انديشمندان» و تجربه خبرگان، نبايد در تصميم گيرى، تعلّل بخرج دهد و مسائل را بيش از اندازه براى شور معطلّ سازد؛ مبادا فرصتها از دست برود! چرا كه قاطعيّت در تصميمگيرى يكى از مهمترين رمزهاى پيروزى است، و چه جالب مىگويد قرآن بعد از آن كه دستور شورا را به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مىدهد: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ؛ پس از مشورت به هنگام تصميمگيرى بر خدا توكّل كن و قاطعانه اقدام نما!» [3]
[1]- نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 161. [2]- نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 202. [3]- سوره آل عمران، آيه 159. |
|