|
اسم الکتاب: طبيعيات دانشنامه علائى
المؤلف: ابن سينا
الجزء: ۱
الصفحة: ۱۹
كفايت بود، بدانستن محال بودن [1] خلا، و ليكن درست كنيم- كه خلا [2] خود نيست، و اندر خلا جنبش و آرامش نيست. گوئيم: كه اگر خلا بود- نه آن چنان بود- كه ايشان پندارند،- كه وى ناچيز [3] بود، و چگونه ناچيز بود- و بتوان گفتن- كه ميان- جسمى و جسمى خلا بيشتر [4] است از آن كه ميان جسمى و جسمى ديگر؛ و توان گفتن كه اندرين [5] مقدار خلا- چندين مقدار جسم [6] گنجد، و افزون وى نگنجد، و كم از وى بكاهد، و تو دانسته- كه ناچيز را [7] اين حكم نبود، پس خلا اگر بود چيزى بود [8] با اندازه، و جوهر بود نه عرض، زيرا كه بخود ايستاده بود، و اندر موضوع نبود؛ و دانسته- كه نفس اندازه جوهر نبود، پس خلا نفس اندازه نبود، پس اندازه بود اندر جوهر [9]؛ و هر چه چنين بود ملا بود- و جسم بود، پس خلا جسم بود، پس جسم اندر جسم شود، و اين محال است. پيدا كردن آن كه اندر [10] خلا جنبش نبود جنبش يا بطبع بود [11] يا بقسر بود، و هم چنين آرامش.
[1] محال بود- د- آ- ه. [2] كه وى- ن. [3] تاخير- ن. [4] نيستى- ن. [5] بى: اين- ن، اندر چندين- د. [6] مقدار هم- د- ن، [7] ناچيزا- ه،- تاخيرا- ن،- تأخير را- ق. [8] بى: خلا- كب،- خلا اگر بود چيزى- ن،- خلا اگر بود چيزى بودى- ل. [9] بى: پس خلا نفس اندازه الخ- آ- ط،- پس خلا نفس نبود الخ- م. [10] كه در- م. [11] بى: بود- اول- د- ن،- بى: بود- دوّم- كب. |
|