|
اسم الکتاب: يس اسماى حسناى الهى
المؤلف: مدرسى، سيد محمد تقى
الجزء: ۱
الصفحة: ۵۳
تعبير حضرت حق، در سورهى ياسين در خصوص چنين فردى اين است كه: «إنّا جَعَلْنا فِى أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا ...» ما درگردنهايشان غُل قرار داديم. بند بگسَل باش آزاد اى پسر! اين اغلال چيست؟ اغلال مىتواند تمام/ بموانعِ سعادت و صعود/ انسان به قلّههاى كرامت الهى باشد. گاه اين زنجيرها در قالب تعصّبات خشك به گذشتگان و نياكان است. قرآن تعبير مىكند كه برخى از كفّار و مشركين در توجيهِ جمود خود بر كفر اين گونه اند: «وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لَايَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» [1] وهنگامى كه كار زشتىانجام مىدهند مىگويند: (پدران خود را بر اين عمل يافتيم؛ وخداوند ما را به آن دستور داده است.) بگو: (خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمىدهد. آيا چيزى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد؟!) «إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُم لَهَا عَاكِفُونَ [52] قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ» [2] آن هنگام كه به پدرش (آزر) وقومش گفت: (اين مجسمههاى بى روح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟!) گفتند: (ما پدران خود را ديديم كه آنها را عبادت مىكنند.) «قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آباءَنَا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ» [3] گفتند: (ما فقط نياكان خود را يافتيم كه چنين مىكنند.) «بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ» [4] بلكه آنها مىگويند: (ما نياكان خود را بر آيينى يافتيم، وما نيز به پيروى آنان هدايت يافتهايم.) [1] -/ اعراف، 28. [2] -/ انبياء، 52-/ 53. [3] -/ شعراء، 74. [4] -/ زخرف، 22. | ||||
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 53 | ||||
|
|