|
اسم الکتاب: موسوعة الإمام الخميني ۴۶ (شرح چهل حديث( اربعين حديث))
المؤلف: الخميني، السيد روح الله
الجزء: ۱
الصفحة: ۴۲
شرك بيرون رفته به كفر محض وارد مىشود. بلكه مىتوان گفت: اين شخص نيز از جمله منافقين است، همانطور كه شركش خفى است، نفاقش نيز خفى است. بيچاره گمان كرده مؤمن است ولى مشرك است در اوّلِ امر، و در نتيجه منافق است، و عذاب منافقين را بايد بچشد. و واى به حال كسى كه كارش به نفاق منجر شود. فصل در بيان آنكه علم غير از ايمان است بدانكه «ايمان» غير از علم به خدا و وحدت و ساير صفات كماليه ثبوتيه و جلاليه و سلبيه، و علم به ملائكه و رسل و كتب و يوم قيامت است. چه بسا كسى داراى اين علم باشد و مؤمن نباشد: شيطانْ عالِم به تمام اين مراتب به قدر من و شما هست و كافر است. بلكه ايمان يك عمل قلبى است كه تا آن نباشد ايمان نيست. بايد كسى كه از روى برهان عقلى يا ضرورت اديان چيزى را علم پيدا كرد، به قلب خود نيز تسليم آنها شود، و عمل قلبى را، كه يك نحو تسليم و خضوعى است و يك طور تقبّل و زير بار رفتن است، انجام دهد تا مؤمن گردد. و كمال ايمان «اطمينان» است. نور ايمان كه قوى شد، دنبالش اطمينان در قلب حاصل مىشود. و تمام اينها غير از علم است. ممكن است عقل شما به برهان چيزى را ادراك كند، ولى قلب تسليم نشده باشد و علم بىفايده گردد. مثلًا شما به عقل خود ادراك كرديد كه مرده نمىتواند به كسى ضرر بزند و تمام مردههاى عالم به قدر مگس حس و حركت ندارند و تمام قواى جسمانى و نفسانى از او مفارقت كرده، ولى چون اين مطلب را قلب قبول نكرده و تسليم عقل نشده شما نمىتوانيد با مرده، شب تاريك به سر بريد. ولى اگر قلب تسليم عقل شد و اين حكم را از او قبول كرد، هيچ اين كار براى شما اشكالى ندارد. چنانچه بعد از چند مرتبه اقدام، قلب تسليم شده ديگر باكى از مرده نمىكند. پس، معلوم شد كه تسليم، كه حظّ قلب است، غير از علم است، كه حظّ عقل است. ممكن است انسان به برهان عقلى اثبات صانع تعالى و توحيد او و يوم معاد و ديگر از |
|