|
اسم الکتاب: موسوعة الإمام الخميني ۴۶ (شرح چهل حديث( اربعين حديث))
المؤلف: الخميني، السيد روح الله
الجزء: ۱
الصفحة: ۹۷
نفس است. و عالِم گويد به غير: تو چه مىدانى؟ من فلان كتاب را چندين دفعه ديدم، چندين سال در مجامع علمىبودم و اساتيد و اساطين ديدم و زحمتها كشيدم، كتابها نوشتم، تصنيف و تأليفها كردم. و همينطور. پس، در هر حال بايد به خدا پناه برد از شر نفس و مكايد آن. فصل در مفاسد كبر است بدانكه اين صفت زشت ناهنجار هم فى نفسه داراى مفاسد است و هم از او مفاسد بسيار زاييده شود. اين رذيله انسان را از كمالات ظاهرى و باطنى و از حظوظ دنيوى و اخروى باز دارد، و توليد بغض و عداوت كند و انسان را از چشم خلايق بيندازد و پست و ناچيز كند، و مردم را وادار كند كه با او معارضه به مثل كنند و او را خوار كنند و تحقير نمايند. در حديث كافى وارد است كه حضرت صادق- عليه السلام- فرموده: «هيچ بندهاى نيست مگر آنكه در سر او لجامى است و فرشتهاى است كه آن را نگاه مىدارد. پس وقتى كه تكبر كند، مىگويد:" پايين بيا، خداىْ تو را پايين بياورد." پس او هميشه در پيش خود بزرگترين مردم است و در چشم مردم كوچكترين آنهاست. و هنگامى كه تواضع نمايد، خداى تعالى آن لجامى را كه در سر اوست مرتفع فرمايد، و گويد به او كه" بزرگ شو، خداوند تو را بزرگ و رفيع كند." پس هميشه كوچكترين مردم است نزد خود و رفيعترين مردم است در نزد آنها» [1]. اى عزيز، همان دِماغى كه تو دارى و همان نفسى كه تو دارى ديگران هم دارند؛ تو [1] عليُّ بن إِبراهيم، عن أبيه، عن ابن أَبي عمير، عن بعض أَصحابه، عن أبي عبداللَّه عليه السلام قَالَ: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَفِي رَأْسِهِ حَكَمَةٌ وَمَلَكٌ يُمْسِكُهَا، فَإِذَا تَكَبَّرَ قَالَ لَهُ: اتَّضِعْ وَضَعَكَ اللَّهُ فَلَا يَزَالُ أَعْظَمَ النَّاسِ فِي نَفْسِهِ وَأَصْغَرَ النَّاسِ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ، وَإِذَا تَوَاضَعَ رَفَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: انْتَعِشْ نَعشَكَ اللَّهُ فَلَا يَزَالُ أَصْغَرَ النَّاسِ فِي نَفْسِهِ وَأَرْفَعَ النَّاسِ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ». (الكافي، ج 2، ص 312، «كتاب الإيمان و الكفر»، «باب الكبر»، حديث 16) |
|