|
اسم الکتاب: موسوعة الإمام الخميني ۴۶ (شرح چهل حديث( اربعين حديث))
المؤلف: الخميني، السيد روح الله
الجزء: ۱
الصفحة: ۹۱
به بعضى مفاسد اين رذيله و علاج آن به مقدار مقدور خود مىنماييم، و از خداى تعالى توفيق تأثير در خويشتن و غير مىطلبيم. فصل در بيان درجات كبر است بدانكه از براى كبر به اعتبار ديگر درجاتى است: اوّل، كبر به خداى تعالى. دوم، كبر به انبيا و رسل و اوليا، صلوات اللَّه عليهم. سوم، كبر به اوامر خداى تعالى؛ كه اين دو نيز به كبر به خداى تعالى برگردد. چهارم، كبر بر بندگان خدا؛ كه آن نيز پيش اهل معرفت به كبر به خدا برگردد. اما كبر به خداى تعالى، كه از همه قبيحتر و مهلكتر و مرتبه اعلاى آن است، در اهل كفر و جحود و مدعيان الوهيت پيدا شود. و گاهى نمونهاى از آن در بعض اهل ديانت پيدا شود كه ذكر آن مناسب نيست. و اين از غايت جهل و نادانى و ندانستن ممكن است حدّ خويش و مقام واجب الوجود را. و اما كبر بر انبيا و اوليا در زمان انبيا بسيار اتفاق مىافتاد و خداى تعالى خبر داده است از حال آنها كه گفتند: أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا [1]. و از اهل اين ملت گفتند: لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ [2]. و در صدر اسلام، تكبر بر اولياء خدا بسيار واقع گرديد و در اين زمانها نمونهاى از آن در بعضى از منتحلين به اسلام است. و اما كبر به اوامر خدا در بعض اهل معصيت پيدا شود؛ چنانچه ترك حج كند براى آنكه اعمال آن را از قبيل لباس احرام و غيره را بر خود روا ندارد؛ و ترك نماز كند، زيرا كه وضع سجده را با مقام خود مناسب نداند. و گاهى در بعض اهل مناسك و عبادات و اهل علم و ديانت پيدا شود؛ چنانچه ترك اذان كند تكبراً؛ و قبول قول حق نكند اگر از مثل خود يا پايينتر از خود شنيد. گاهى اتفاق مىافتد كه انسان مطلبى را از رفيق يا [1] «آيا به دو انسان همانند خودمان ايمان آوريم». (المؤمنون (23): 47) [2] «چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از اين دو شهر (طائف و مكه) فرود نيامد؟». (الزخرف (43): 31) |
|